داستان آبیدیک

weather permitting

wɛðəɹ pəɹmɪtɪŋ


فارسی

1 عمومی:: اگر هوا بگذارد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): weather permitting Fig. if the weather allows it. • Weather permitting, we will be there on time. • The plane lands at midnight, weather permitting.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code